هی هر روز می رفت دم حجره اش بس می نشست و می گفت: استاد خواب دیدم.این سوالم را جواب بگید.خش خش، نعلین هاش رو زمین می کشید و یک ابرو در هم می کرد و دست برد به کلاه نمدی شتری رنگش و آبفتابه به دست می رف دهرآشوب...
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 17:29